۱۳۸۹ مهر ۲۰, سه‌شنبه

عقده‌گشايي با وسيله نقليه!

حتماً تا به حال کسانی را دیده‌اید که سوار بر موتورسیکلت یا اتومبیلی با سر و صدا و داد و فریاد و با سرعتِ زیاد خیابانها را درمی‌نوردند گویی فاتحانی هستند که بعد از غلبه بر دشمن در سرزمینِ او، جولان می‌دهند، ظاهراً آنچنان در خود احساس بي‌قيدي مي‌كنند كه از تعرض به هيچ كس و هيچ جيز ابايي ندارند. من خود شاهد آن بودم كه موتورسواري در حين حركت با سرعت زياد مشتي به سمت شخصي كه در حال گذر بود پرتاب كرد آن هم بدون هچ علت خاصي! يا نوع شنيع ترِ آن (كه در شهرستانهاي جنوبي و مركزي كشور اتفاق افتاد) افرادي بودند كه از درون يك اتومبيل با يك كمربند افراد ايستاده كنار خيابان را مورد ضرب و شتم قرار مي‌دادند و به سرعت مي‌گريختند كه البته دستگير شده‌اند. مورد ديگري كه پيش از اين به كَرات در پايتخت ديده بودم اما اخيراً در قزوين هم مشاهده كردم دختراني هستند كه سوار بر اتومبيل با سرعت زياد خيابان‌گردي مي‌كنند و حتي گاه در فريادهايشان كلمات ركيك به زبان جاري مي‌كنند.

در نگاهي مي‌توان گفت يك فرد تا چه حد بايد طعم محدوديت، تحقير شدن و مورد توجه نبودن را چشيده باشد كه تنها با يافتن يك وسيله نقليه به سراغ گشايش عقده‌هايش مي رود و به اين شكل بدون اينكه بداند از جامعه و انسانهاي اطراف انتقام مي گيرد. ما چنين افرادي را عقده‌اي، بي‌فرهنگ و ساديست مي‌پنداريم. اما نه! نبايد فقط اينگونه به موضوع نگاه كنيم دوستي مي‌گفت:
"هميشه از آدمهايي كه در خيابان با موتور سيكلت حركات نمايشي انجام مي‌دهند يا فرياد مي زنند بدم مي‌آمد روزي براي انجام يك تكليف درسي به منزل يكي از همكلاسي‌هايم رفته بودم و پس از پايان كار قرار شد دوستم مرا با موتور سيكلتش به خانه برساند، تمام مدت مسير كه با او همراه بودم من نيز دلم مي خواست فرياد بزنم!"

شايد اين اعتراض ناخدآگاه آدمهاست نسبت به شرايطي كه همه درگير آن هستند، شايد همين كه جايي براي تخليه هيجانات و ارضاء حس ماجرا جويي خود نمي‌يابند خيابان را تنها محل ابراز آن مي‌يابند. آخر كمي هيجان براي زندگي لازم است اما اگر آموزش صحيح براي بهره‌گيري درست از آن وجود نداشته باشد مي شود همان عقده، مظهري از بي‌فرهنگي، ساديسم و ...

پي نوشت: گويا امكان سريع حركت كردن در اين وسايل نقليه نوعي حس گريز ايجاد مي‌كند كه استفاده كنندگان از آنها را به اين امر تشويق مي‌كند وگرنه بعيد به نظر مي‌رسد كسي كه سوار بر دوچرخه است، دست به چنين كارهايي بزند، راستي چرا جوان‌ترها اينقدر علاقه مند به گريزند؟