۱۳۸۴ اسفند ۷, یکشنبه

Catching cold

" امیر ِ سرماخورده " همیشه یاد این فرموده ی حضرت علی (ع) می افته:


" بیماری گناهان را محو می کند"


پس من هم خدا رو شکر می کنم که در حال حاضر به این بیماری دچارم.


دچار یعنی عاشق!

۱۳۸۴ اسفند ۲, سه‌شنبه

school days

مدرسه که می رفتیم یه گوشه از دیوار کلاس یه جایی بود پر از عکس و نقاشی


از همه جای مدرسه می تونسی فلش ها و راهنما هایی رو ببینی که به اونجا منتهی می شد


روی فلش ها نوشته شده بود "به طرف عشق آباد"   هه! خنده دار بود و کودکانه اما قشنگ!


هر کسی یه چیزی روی اون دیوار داشت. یه خاطره از یک لحظه! یا یک لحظه از یک خاطره! 


هیچ کس مارا به خاطر اون مآخذه نمی کرد اگر هم چیزی می گفتند یه جواب ساده وجود داشت"کار اون شیفتی هاست" حتما اونا هم همین رو می گفتند


برخورد معلم ها باهاش متفاوت بود بعضی ها بعد از دیدنش می رفتند تو فکر!


بعضی ها هم بعد از دیدنش شروع می کردند با بچه ها راجع به موضوعاتی غیر از درس حرف می زدند


نمی دونم حالا که دیگه اونجا مدرسه نیست چه بلایی سر اون دیوار اومده ولی ما تا وقتی توی اون کلاس بودیم نذاشتیم کسی خرابش کنه


 

۱۳۸۴ بهمن ۲۷, پنجشنبه

ریشه Root

نوشته ی امروز‌ِ من  بازگشت به ریشه های وبلاگ نویسیت قبل از هر چیز از تمام کسانی که این را به یادم انداختند تشکر میکنم


شب جولوی تلویزیون خوابم برد (از شب نگو از صبح امروز شروع کن!)


آهان!


نمازم قضا شد خواندم دویدم رفتم سر کلاس چند تا خیط کاشتم ولی آخرش امیدوارکننده بود آواز هم خواندم تشویق هم شدم مورد انتقاد هم قرار گرفتم!


خوشحال! توی خیابون تصادف شده بود من که ندیدم از جمع کثیری که اجتماع کرده بودند ، نه فقط من ،بلکه همه کسانی که با من در تاکسی بودند این نکته را استنباط کردند (خوشحالی خراب شد)


ظهر یک نفر با ظاهری که مشخص بود ترسیده ، آمد با صدای لرزان گفت:"بهش بگو اگه یه بار دیگه برای من Off نامربوط بذاره من می دونم و اون" ناهارم هم قضا شد  


تلفن زنگ زد ؛ خوشحال؛ رئیس حوزه هنری کلی ازم تعریف کرده!


واقعاً هم آدم "کار-درستی" هست البته اینو به این خاطر نمی گم ها ، از وقتی که دیدمش این حس بهم دست داد


دیگه خوابم میآد  ‌‌BYE

۱۳۸۴ بهمن ۲۵, سه‌شنبه

Valentine day spacial

There were too many eyes


Too much passion


Too many chances


Too many rainy days


Too many words


Too many projects


Too many…..


But still there was something too


No I can’t explain it no


Now?


No regrets 


Even I don’t want something to please me


So don’t say it is not predictable


Try to take advantage of being on your own


Too many things have changed


Yes about my mind too


From the moment that I saw those 3 sisters


And again I want to sing it so loud and so clear


No regrets


And no matter


Another 14th February is going to be spent alone


 

۱۳۸۴ بهمن ۲۲, شنبه

A moment in a million years

فکر می کنید یه آهنگ چه قدر می تونه روی آدم اثر بذاره نوشته ی امروز من راجع به آهنگی که من خیلی دوستش دارم و راحت می شه فهمید که واقعا روی من اثر گذاشته و من رو نسبت به سازندش علاقه مند کرده


آهنگی به اسم A moment in a million years  از گروه آلمانی Scorpions با شعر و آهنگ Klause Meine


اگه دوست دارید برای Download روی اسم آهنگ راست کلیک کنید و Save Target As رو انتخاب کنید


شعر آهنگ رو با ترجمش اینجا می ذارم من یه مترجم حرفه ای نیستم اگه فکر می کنید ایرادی توی ترجمه ی من هست حتما بهم بگید


اینم کپی رایت ©


A moment in a million years


 









The lights are slowly fading down
There's no one else, just you and me
Nothing ever changed
I see your faces in the crowd
It seems I know each one of you
For all my life
I wish this night could last forever
But it's time to go
I saw you laugh, I saw you cry
All for one and one for all
Nothing ever changed
The way you sang just blew my mind
It gave me chills from head to toe
What a glorious night
To me it could have lasted forever
But it's time to go
A moment in a million years
Is all I've got for you
A moment in a million years
To make some dreams come true
A moment that I won't forget
Until the day I die
A moment in a million years
Called life
The bus is waiting right outside
To hit the road and once again
I leave you all behind
I chase another dream tonight
And by the time you'll be home
I'll be far away
I wish this night could last forever
but It's time to go
A moment in a million years
Is all I've got for you
A moment in a million years
To make some dreams come true
A moment that I won't forget
Until the day I die
A moment in a million years
Called life


 


 


نورها به آرامی در حال محوش شد نند


کس دیگری نیست تنها من هستم وتو


هیچ چیز عوض نشد


چهره تو را در بین جمعیت می بینم


انگار همه را همچون تو می دانم


برای همه عمرم


ای کاش این شب می توانست تا ابد ادامه یابد


اما وقت رفتن است


دیدم که می خندی و دیدم که  گریه می کنی


همه برای یکی و یکی برای همه


هیج جیز عوض نشد اصلا


آواز خواندن تو در ذهن می پیچید


و از سر تا نوک پا مرا سرد می کرد


چه شب باشکوهی


برای من می توانست تا ابد ادامه یابد


اما زمان رفتن است


لحظه ای در یک میلیون سال


تمامی چیزی است که برای تو دارم


لحظه ای در یک میلیون سال


برای اینکه رویاهایی را به حقیقت بدل کنیم


لحظه ای که  فراموش نخواهم کرد


تا روزی که بمیرم


لحظه ای در یک میلیون سال


که زندگی نامیده می شود


اتوبوس  بیرون در منتظر است


برای اینکه به جاده بزند و یک بار دیگر


من تورا پشت سر جا بگذارم


من امشب به دنبال رویایی دیگر هستم


و زمانی که تو در خانه ای


من بسیار از تو دور خواهم بود


ای کاش این شب می توانست تا ابد ادامه یابد


اما زمان رفتن است


لحظه ای در یک میلیون سال


تمامی چیزی است که برای تو دارم


لحظه ای در یک میلیون سال


برای اینکه رویاهایی را به حقیقت بدل کنیم


لحظه ای که  فراموش نخواهم کرد


تا روزی که بمیرم


لحظه ای در یک میلیون سال


که زندگی نامیده می شود


 


 


امیدوارم لذت ببرید


Download 

۱۳۸۴ بهمن ۱۳, پنجشنبه

Results

خوب


این هم از نتایج کنکور


من که قبول نشدم برای همه ی اونا که قبول شدند یا نشدند آرزوی موفقیت می کنم.