اخبار:
شبکه ی استانی رو نگاه می کردم گزارشگر میکروفون رو گرفت جلوی پیرمرد ، پیرمرد گفت: آقای فرماندارِ ... عزیز. حالا خدا می دونه توی دلش به جای اون چند تا نقطه چه نسبتی به فرماندار داد! البته ما که از دل اون با خبر نیستیم.
داریم می ریم عروسی. یعنی فردا یکی از دوستان نزدیکم ازدواج می کنه( نگاه کن همبازیهای قدیمی رفتند خونه ی بخت و ما هنوز همین جا موندیم)
محبوبم! به گزارش همه سرخ رگها ، سیاه رگها و مویرگهایی که از قلبم می گذرند "دلم برات تنگ شده"
اما چند سطری از آهنگ For My Wedding (برای عروسیم) نوشته ی "Larry John McNally" از آلبوم Inside Job آخرین آلبوم Don Henley (خواننده ی مورد علاقه ی من) برای دوستی که فردا قراره ازدواجش رو جشن بگیره:
Ah, my dark angels we must part
For I’ve made a sanctuary of my heart
For my wedding, I don’t want violins
Or sentimental songs about thick and thin
I want a moment of silence and a moment of prayer
For the love we’ll need to make it in the world out there
To want what we have
To take what we’re given with grace
For these things I pray
On my wedding day
On my wedding day
©2000 Larry John McNally Music
و ترجمه:
آه فرشته های تیره ی من ما باید از هم جدا شویم
چراکه من جایگاه مقدسی از قلبم ساخته ام
برای ازدواجم من ویلن نمی خواهم
یا ترانه ها ی پر احساس درباره غلیظ و رقیق
من لحظه ای برای سکوت می خواهم و لحظه ای برای دعا کردن
برای عشقی که احتیاج داریم در دنیای بیرون بوجود آوریم
برای خواستن چیزی که داریم
و برای نگه داشتن چیزی که به ما اعطا شده است
برای اینها من دعا می کنم
در روز ازدواجم.
Translated by Amir © 2006