۱۳۸۵ دی ۲۳, شنبه

Verse

شعر بگو


همیشه شاعر من


شعر بگو


محبوب شیرین زبانم


شعر بگو


عشق زود رنج من


عشق ترک ناکردنی من


کلام تو راه گشای دنیای پاک و بی انتهای خیال من است


و رنجش تو اتفاقی ست به تلخی عقده های باز ناشدنی


باز هم شعر بگو


تا روزهایم رنگ زیبای انتظار تو را به خود گیرند


و از پشت هر لبخندم


و عمق نگاهم


جمله ی "دوستت دارم" تنها برای تو


بر لبانم جاری شود


و


شعر بگو


تا خودم را بیشتر بشناسم


باز هم شعر بگو ...


 


 


 


محبوبم! می خواهم برای همیشه باور کنم که لحظه های خوش با تو بودن جاودانه اند.


آغاز!

۶ نظر:

من و تو گفت...

سلام عزیز
مرسی.
...
خانه من ، كاه گلي ست ، خانه تو ، از آهن و سيمان . خانه من ، شكستني ست ، خانه تو ، بسان كوه استوار . خانه من ، ويرانه ايي بيش نيست ، ويرانه ايي كه بوم ، در آن لانه كرده ست ، خانه تو ، سر به عرش نهاده ، در گذر گاه ابر ، مانع ست . تابستان خانه من ، كمي از زمستان قطب ، گرمتر ست و خانه تو ، زمستانش بهار دل انگيز را به سخره ميگيرد ، مطبوع و وسوسه انگيز . خانه من ، بر قطعه ايي از زمين خدا ست و خانه تو ، بر جان و تن فرزندان من پا ، گرفته ست . اما ، دل كوچكم ، گستره ايي دريايي دارد و دل تو ، سنگلاخي ست ، به وسعت از اينجا تا ابد . سنگلاخي كه مار و عقرب ، ماءمن خود ساخته اند و من و خانواده من ، بي تجربه از آن نبوده ايم . و خداي هر دوي ما يكي ست و من ، گلايه برم به همان خدايي كه ، تو ابزار دست خود كرده ايي . و منتظر مي مانم ، تا به جشن مرگ تو پايكوبي كنم و تو ، به آتش خشم من پي خواهي برد . تا آنروز ، اگر زير يوغ بردگي ناخواسته نميرم .
...
موفق باشید
جاده زيبای انتظار....
تو را من چشم در راهم شبا هنگام

پریسا گفت...

از شعرت خیلی خوشم امد.منم گاهی وقتها شعر می گم.

فائزه گفت...

خیلی جالب بود نوشته بودی شعر بگو شاعر من راستی من خودم شعر می گم.اگه تونستی یه سر به وبلاگ من بزن

مریم گفت...

بابا رمانتیک خیلی باهال بود . ادامه بده موفق باشی

محمد امين نوزريان گفت...

سلام دوست عزيز ، خيلي عاليه ، مرسي / ديگه وبلاگمو عوض كردم و ميخوام شروع كنم سر بزنيد خوشحال ميشم . يا علي مدد / خداحافظتون http://fakhim.blogfa.com/

گوژپشت گفت...

شعری برایت ندارم. کاغذی از کاهگل داشتم که اینک برایم از آن صفحه ای دیجیتالی مانده است که داستانهایم را در آن می نگارم.

هامون شماره 2 نوشته شد. منتظرت هستم