۱۳۸۵ بهمن ۲۱, شنبه

reOpen

بازگشایی مجدد

۱ نظر:

غریبه ی تنها گفت...

دلم گرفته آسمون، نمی تونم گریه کنم
شکنجه می شم از خودم، نمی تونم شکوه کنم
انگاری کوه غصه ها، رو سینه من اومده
آخ داره باورم می شه، خنده به مانیومده
دلم گرفته آسمون، از خودتم خسته ترم
تو روزگار بی کسی، یه عمر که دربه درم
آپم
بیا پیشم
منتظرتم....