۱۳۸۵ شهریور ۲۲, چهارشنبه

Making no scence

  


من و تو =


جمع اضداد؟


یه عشق کور؟


یه اتفاق بدیع؟


یه ماجرای کهنه؟


یه داستان عاشقانه؟


یه شعر؟


2006 لیلی وجنون؟


یه سناریوی تکراری؟


یکی از مضاحر ورود به هزاره ی سوم؟


یا فقط دو نفر که روی کره ی زمین راه می رن؟


 


هر چیزی که باشه و هر چیزی که دیگران بگن


حتی بلند پرواز حتی خیالباف و حتی زمینی و خاکی


ما چیزی هستیم که خودمون انتخاب می کنیم باشیم


پس بیا ثابتش کنیم.


 


 


پ.ن:


1. اینو فقط باید به خودت بگی امیر!


2.با عرض معذرت از دوستانی که گفتن ننویس اما من می نویسم


3.یادم رفت

۶ نظر:

رها- اتاق آبی گفت...

چرا نباید بنویسی؟؟؟
این چیزهایی که بهشون اشاره کرده بودی آدم رو یاد قصه ی تکراری بنی آدم می اندازه. به هیچ چیز هیچ ربطی نداره جز این که فاعل و مفعول انسانه.

آنی ویلجت گفت...

سلام
دلیلی نداره نوشتن را قطع کنی!
اونم تو که نوشته هات آدم را از این دنیا جدا میکنه و برای چند لحظه هم که شده میذاره زندگی کنیم...

آنی ویلجت گفت...

به روز کزدم
سر بزن

computer engineer student گفت...

سلام،خوبی؟خیلی خوب می نویسی...ای ول

مهسا گفت...

سلام
به روزم سر بزن

رها- اتاق آبی گفت...

منتظر نوشته هات هستیم.